آفتابنیوز : جاوید قرباناوغلی دیپلمات ارشد در یادداشتی نوشت: تمدیدنشدن معافیت هشت کشور خریدار نفت ایران، با وجود تأثیراتی که بر بازار نفت خواهد گذاشت، قابل پیشبینی بود. مسیری که ترامپ علیه ایران آغاز کرده هم بهدلیل ویژگیهای شخصی او و هم جهتگیریهای تیمش در کاخ سفید که در مناسبتهای مختلف بیان شده بود و پیش از آن هم با انتخاب پمپئو و بولتون، روشن و مشخص بود، قاعدتا بر فشار همهجانبه به ایران استوار است. علاوه بر اینها وجود لابی کشورهایی که بهدلیل خصومت با ایران بر سر مناقشات منطقهای، عناصر مشوق ترامپ هستند، فضای امروز را دور از ذهن قرار نمیداد.
ایران با شرایط جدیدی روبهروست. این روزها از اقدامات متقابل سخن گفته میشود و برخی نیز که همچنان بر کاربردیبودن دیپلماسی اصرار میورزند، به راههایی برای خنثیکردن اقدامات ترامپ با ابزار مذاکره میاندیشند. در گام اول، نیاز است در داخل شرایط بهگونهای سامان داده شود که شبیه دوران جنگ، مردم در کنار مسئولان قرار بگیرند و آحاد مردم مرکز تصمیمگیری برای مقابله با فشار بر ایران را حمایت کنند. این حاصل نمیشود جز در سایه پایاندادن به فضای تخریبی علیه چهرههای مورد اقبال مردم از یک سو و نشاندادن عزم مدیران برای مقابله با کاستیها و کوشش برای بهبود زندگی مردم. اگر در عمل این اهتمام دیده شود، آنگاه وفاق و همبستگی ملی در پی آن خواهد آمد.
اکتفاکردن به یکسری نمادها، برای تحقق وحدت ملی کافی نیست. باید شرایطی فراهم شود تا نخبگان سیاسی، دانشگاهیان، اصحاب رسانه و فعالان بخش خصوصی و مردم، همه تصمیمهای گرفتهشده را باور داشته باشند؛ اما در حوزه سیاست خارجی به دو عامل جدی نیازمندیم؛ اول مسئله همسایگان است. به دلایل متعدد در دولت یازدهم، از ظرفیتهای آنان غفلت شد و زمانی سراغ آنها رفتند که یارگیریهای درونمنطقهای یا بینالمللی انجام شده و آرایش منطقه، شکل و شمایل خود را پیدا کرده بود؛ بههرحال محیط پیرامونی برای بازگذاشتن منفذها ضروری است تا نقش حداقلها را ایفا کند؛ اما مؤلفه دوم بازنگری در سیاستهای کلان حوزه دیپلماسی است.
بارها نوشتهام گفتوگو، یک امکان دائمی است و لازمه آن این است که جهتگیری سیاست خارجی با آنچه فضای داخلی و بینالمللی میطلبد همسو باشد. اینکه اگر فتیله برخی مواضع بالا کشیده شود، کشورهایی که پراکنده میشوند، بیشتر از کشورهایی که همراه میشوند، خواهند بود. گفتوگو نه به معنای تسلیم است نه سازش. هرچند زمان تا حدی از دست رفته؛ اما میتوان ارتباط با کشورهای حاضر در برجام و همسایگان را با قدرت ترمیم کرد. گفتوگو در هر شرایطی، دستاوردهایی دارد. کره شمالی احتمالا به نصیحت چینیها با یک جهتگیری تاکتیکی، به اتاق مذاکره با ایالات متحده قدم گذاشت. برخی تحلیلها بر بیحاصلبودن دیدارهای اون با ترامپ متمرکز است، درحالیکه همین دو جلسه مذاکره، فضای جنگی و تهدید دو کشور به محو یکدیگر از کره زمین را تغییر داد.
آمریکا در مذاکرات زیادهخواهی میکند؛ اما همین فضای مذاکراتی سبب شد کره جنوبی، سنگاپور و استرالیا امکان ارتباط با کره شمالی را به دست بیاورند و «اون» امروز برای نوعی ایجاد توازن و حتی تحریک آمریکا، دیدار قریبالوقوع با رئیسجمهور روسیه را در دستور کار قرار دهد. جملهای از مقام معظم رهبری خواندهام که اشاره داشتند: «یک جا فرمانده لازم میداند عقبنشینی تاکتیکی کند که اگر نکند، خیانت است؛ همچنانی که اگر آنجایی که باید پیشروی کند، پیشروی نکند، خیانت است». از این راهکار در سیاست خارجی هم میتوان استفاده کرد.
چه بخواهیم چه نخواهیم اقتصاد ایران با مسائل ارزی پیوند تنگاتنگی دارد. البته در شرایط فعلی مذاکره با کشورهای درگیر با ایران نظیر ایالات متحده و عربستان، نیازمند زمینهسازیهای خاص است و دشواریهای جدی دارد. ارتباط با عربستان میتوانست در سالهای 92- 93 بهگونهای دنبال شود که کار به جنگ یمن نرسد و این میزان تقابل شکل نگیرد. مذاکره یا رویکرد تهاجمی، هیچکدام به خودی خود اصالت ندارند و نباید صرفا یکی از آنها را درست دانست؛ اما فراموش نکنیم تندترشدن فضا، منافع ملی ایران را حفظ نمیکند. مسیر تقابل کامل و بیتوجهی به نظرات بینالمللی و قطعنامهها، در دوران احمدینژاد به آزمون گذاشته شد که نتیجه آن انزوای دولت و ایجاد محدودیتهای اقتصادی اثرگذار بر معیشت مردم بود.
امروز با آنکه بیسابقهترین تحریمهای آمریکا علیه ایران در جریان است؛ اما باز ماندن کانالهای ارتباطی با اروپا و برخی همسایگان و چین و روسیه، هنوز اجماع مد نظر ترامپ را علیه ایران شکل نداده است. با وجود انفعال دستگاه دیپلماسی در دو سال اخیر همان تلاشهای این تیم در دولت یازدهم، همچنان سرمایهای برای بیان مواضع منطقی در مجامع بینالمللی علیه بیقانونی و یکجانبهنگری ترامپ است.
31 فروردین سال گذشته در سرمقاله خود در «شرق» با عنوان «کارتهای برنده را نسوزانیم»، بر اهمیت اتحادیه اروپا تأکید کردم و نوشتم اگرچه این اتحادیه بهدلیل فشارهای آمریکا نمیتواند همانند فضای عادی با ایران همکاری کند؛ اما میتواند مسیرهایی را برای گذر از وضع موجود ایجاد کند.
متأسفانه نداشتن تحلیل درست از ظرفیت اروپا و انتظارات نابجا سبب شد آنان هم مواضعی ناخوشایند اتخاذ کنند، درحالیکه پیش از آن خانم موگرینی و سران اتحادیه بر حفظ برجام و ضرورت تعامل با ایران تأکید میکردند. آنان علاقهمند به مذاکره در مسائلی بودند که اتفاقا ایران دست بالا را در آنها داشت و مذاکره با آن از موضع عزت انجام میشد؛ مسائلی مانند وضعیت سوریه و یمن، مسائل موشکی ایران که با نظر به تحرکات کشورهای همسایه، مشروعیت آن قابل اثبات در مذاکرات بود و البته موضوع حقوق بشر در ایران.
ای کاش از همین امروز با تصحیح برخی رویکردها، از این ظرفیتهای دیپلماتیک برای مدیریت ترامپ و تیم همراه او استفاده شود.
منبع: روزنامه شرق